عکس برتر پایگاه
رهبر انقلاب با مرحوم میرزا
........................................................
نوشته برتر
آیت الله مروارید در آخرین سفر زیارت عتبات عالیات در سال 1377 شمسی به همراه چند تن از نزدیکان برای دیدار با آیت الله سیستانی به منزل ایشان رفتند.با ورود آیت الله مروارید،آیت الله سیستانی برای استقبال ایشان به صحن حیاط آمدند و بعد از عرض سلام دست آیت الله مروارید را بوسیدند و خودشان به جای یکی از جوان ها زیر بغل ایشان را گرفتند.
آیت الله مروارید که در آن ایام چشمشان نمیدید پرسیدند:ایشان کیست؟
آیت الله سیستانی خود پاسخ دادند:منم علی!!!
آیت الله سیستانی با مرحوم میرزا
.........................................................
فرزندان مرحوم میرزا
مروارید مکتب تفکیک
خبرگزاری بازتاب:http://www.baztab.com/news/17159.php
حضرت آیتالله مروارید، در زمره مؤسسان مکتب معارفی اهل بیت (علیهمالسلام) بود که به مکتب تفکیک، شهرت یافته است.
مکتب تفکیک، بر پایه آموزههای مرحوم آیتالله میرزا مهدی اصفهانی بنیان نهاده شده است. آیتالله میرزا مهدی اصفهانی از تحصیلکردگان حوزه علمیه نجف اشرف بود که طی یک تحول روحی و شهود باطنی، از سلوک عرفانی روزگار خویش و مشرب فلسفی مرسوم، روی تافت و رویکرد جدیدی در فهم معارف دینی بنیان نهاد.
وی با بازخوانی معارف اهل بیت (علیهمالسلام) در دینشناسی، رویکرد متکلّمان و فقیهان شیعی در روش فهم معارف دینی را سازمانی دوباره داد و به صورتِ متکامل و بدیعی عرضه داشت. اساس این رویکرد، استوار ساختن خداشناسی، انسانشناسی و کیهانشناسی و سلوک معنوی بر بنیان آموزههای وحیانی قرآن و حدیث و وانهادن فرضیههای رایج فلسفه موروثی و دستورالعملهای تصوّف و عرفان مصطلح است.
مرحوم میرزا مهدی اصفهانی، پس از اخذ درجه اجتهاد از استاد فقه و اصول خود، آیتالله نائینی، رهسپار مشهد شد. در آنجا با غلبه علمی بر مخالفان مشی خویش و جانبداران عرفان صوفیانه و فلسفه رایج، سفره درس را برای شاگردان خویش، گسترد و آنها را با عمق مبانی خود آشنا کرد. از ویژگیهای حلقه درس ایشان این بود که علاوه بر نقد روش فلسفی و روش عرفانی در فهم معارف دینی، به تأسیس مبانی نو و بدیعی در فهم معارف دینی همّت گماشت.
اگر بتوان در فرهنگ دینی از فلسفه اسلامی سخن گفت، آموزههای مرحوم میرزا مهدی اصفهانی از مصادیقِ بارز فلسفه اسلامی است. فلسفهای که از کتاب و سنّت، صرفاً به عنوان مؤیّد استفاده نمیکند، بلکه آموزههای قرآنی و روایی در متن و مرکز آن قرار دارد.
مکتب معارفی اهل بیت (علیهم السّلام) از تعقّل جدیدی سخن میگوید که میتوان آن را «تعقّل وحیانی» نامید. «تعقّلی» که میرزا مهدی اصفهانی بر آن تأکید میکرد و تمامِ عمر پربرکت خویش را برای معرّفی و عمل به آن صرف کرد؛ تعقّلی است که در تباین با تعقّل معهود فلسفی و عرفانی قرار دارد.
آیتالله مروارید، آموزههای چنین مکتبی را فرا گرفت و خود به بسط و تبیین آن همّت گمارد. ایشان در کتاب بدیع «تنبیهات حول المبدأ و المعاد» اصولِ دروسِ معارفی خویش را جمعآوری نمود. از ویژگیهای مکتب فکری ایشان، توصیه فراوان به تهذیب نفسانی و تقیّد عملی است. به اعتقاد ایشان، فهم صحیح معارف دینی، تنها در سایه عملِ به آموختههای دینی ممکن است. تأکید ایشان بر اهمیّت علم و عقل و نشانه بودن این دو در شناخت خداوند، خط قرمزی است که تمایز آشکار «دینداری عالمانه» را از «دینداری عامیانه» نشان میدهد.
آیتالله مروارید برای فطرت انسانی در دستیابی به معارف، نقش یگانهای قائل بود و به همین جهت در کتاب «تنبیهات» خویش مباحثی را به عالم ذر و چگونگی اقرار به توحید در مراحل مختلف آن اختصاص داد.
به نظر ایشان، «نفی تعطیل و نفی تشبیه» نخستین گام شناخت خداوند است که به مدد نور علم و عقل، طی میشود. عقل، با نظر در مخلوقات به وجود خالق اذعان میکند (نفی تعطیل) و همچنین درمییابد که خالق، هیچ یک از صفاتِ مخلوقات را دارا نیست (نفی تشبیه).
ایشان با وجود تأکید بر اهمیّت علم و عقل در دستیابی به معارف، همواره محدودیّت عقل انسانی را در شناخت بسیاری از حقایق خاطرنشان میاخت. علم و عقل، خود مخلوق خداست و مخلوق را راهی به معرفت کنه خالق نیست. «معرفت حق» موهبتی الهی است که مبدأ آن عالم ذر می باشد و هر اندازه که التزام انسان به طریق وحیانی بیشتر باشد، انوار بیشتری از این معرفت در قلب انسان متجلّی می شود.
ایشان در شیوه معارفی خویش، همواره بر خلوص معرفت دینی و عدم خلط آن با شیوههای فهم بشری پای میفشرد. او توانایی دین و بداعت آن را در همین ویژگیهای منحصر به فردِ فهم دینی میدانست.
انسان در طول تاریخ، بر سر سؤالات اصلی درباره خدا، خود و جهان، همیشه دارای اختلاف بوده و معارف دین، راهبر عقل ناقص انسان در این اختلافاتِ بنیادین و همیشگی است.
مکتب معارفی اهل بیت (علیهم السّلام)؛ در پی رهانیدن انسان از شکّاکیّت و رساندن او به اطمینانی وحیانی است، که همین ویژگی نیز در زندگی و رفتار مرحوم آیتالله مروارید به خوبی جلوهگر بود.
از ابعاد دیگر شخصیّت آیتالله مروارید، بُعد عرفانی ایشان است. عرفان عالمانه ایشان، مرزبندی آشکاری با عرفان صوفیانه داشت. ایشان، مشی عملی خویش را از مرحوم شیخ حسنعلی اصفهانی ـ معروف به نخودکی ـ به ارث برده بود. آیتالله مروارید مخالفت آشکاری با ریاضتهای خلافِ طبیعت بشری و انزواجویانه ابراز میکرد و عرفان او نیز در خدمت انسان و جامعه انسانی بود.
عارفان در سلوک عرفانی خویش، دو شیوه را برگزیدهاند: تصفیه نفس و ذکر؛ عارفان اهل تصفیه، به اهمیت تصفیه نفس در پیمودن راه عرفانی توجه داشتند و عارفان اهل ذکر، بر اولویت ذکر و اوراد انگشت مینهادند. وقتی از مرحوم آیتالله مروارید پرسیده شد: «مرحوم نخودکی، استاد شما، جزو کدام طیفِ عرفا محسوب میشوند؟» ایشان پاسخ داد: «مرحوم نخودکی «اهل خدمت به مردم» بودند».
آیتالله مروارید، همانند استاد خویش، اساس عرفان و شیوه زیست خویش را «خدمت به مردم» قرار داده بود. عالمان مکتب تفکیک و شیوه زیست عارفانه آنان؛ از معدود حلقههای واسط میانِ سنّتِ فقها و متکلّمین متقدّم و دوران معاصر ما میباشند.
جعفر مروارید
..................................................................................
سخن فردی (ساکن در آمریکا) در مورد مرحوم میرزا
این نوشته از قسمت پیام های خصوصی این وبلاگ به صفحه اصلی آورده شده است:
با سلام امیدوارم این مطاب را به عنوان یک مطلب جداگانه در وبلاگ خود چاپ کنید که در تاریخ بماند. من اکنون یک محقق در سرطان در یکی از دانشگاهای های امریکا هستم. تنها چیزی که الان در محل کارم از 10 ساله پیش دارم دست خطی از دستوراتی است که آیت الله مروراید در یک دیدار خصوصی که با ایشان داشتم 10 سال پیش به من فرمودند. من ارادتی به یکی از اعمه اطهار دارم. بدون این که به ایشان بگویم ایشان حدیثی اخلاقی از همان کسی که من به او عشق میورزیدم گفت و من الان 10 سال است که ان دستورات را انجام میدهم و ستون زندگی من بوده است.
در ضمن من از ایشان تقاضا کردم که برای ازدواج من دعا بکند که ایشان دعا کرد و من تا سال بعد ازدواج کردم.خانمم قبل از ازدواج من را در خواب به عنوان محرم دیده بود! تمام زندگیم تقدیم به استاد مروارید
نوشته شده توسط : m.h.g
لیست کل یادداشت ها